زندگی نامه
در گرماگرم اولین روز تابستان 1339 در یکی از روستاهای بخش خمسه از توابع خدابنده (قیدار نبی ) استان زنجان دهستان یقینلو از پسربزرگ مرحوم حجةالاسلام والمسلمین
سید سلیمان امینی {سید محمد طا هــر}که از علمای بنام محل بوده اند به دنیا امده ام خانواده ام به دلیل روحانی بودن وسیادت در محل مورد احترام توده مردم ومورد آزار واذیت خوانین افشار قرار داشتند به طوری که یکی از خوانین محل به پدر بزرگم مرحوم سید سلیمان به جهت خود داری از دادن بیگاری تعرض وراه را بر وی بسته واز ناحیه سر ان مرحوم را مجروح ساخته بودند که اگر شما از فرزندان خودت را برای بیگاری به قلعه خانی نفرستی دیگران هم نمی فرستند ...)
پدرم با توجه به پدرش از روحانیون محل بوده اند از همان اوان تحصیل بنده را برای ورود به سلک طلبگی تشویق ودر استدلال خود برای تشویق من پدرشون را به عنوان نمونه ذکر میکردند که ما نتوانستیم راه پدر مون رو ادامه بدیم ولیکن تو باید راه پدر بزرگت را دنبال کنی وکتابهای به جای مانده اورا بخو انی ولذا اولین کتابیکه در مکتب در مدت چهل روز توانستم بخوانم قر ان کریم بود و وقی در مکتبخانه از عهده امتحان رو خوانی قرآن در آمدم مربی ومعلم مکتبخانه بنان سید نصرةالله کتاب را روی دو دست من نهادند وبه اتفاق چند تن از هم شاگردی ها مرا به درب خانه پدرم همراهی کردند وبا حضور در درب خانه طلب انعام وبه اصطلاح مژده گانی نمودند که پسر شما موفق به فرا گیری روان خوانی قرآن در چهل روز شده است ....
تا سال 1349 در مکتبخانه به خواندن ادبیات فارسی از کتابهای گلستان وبوستان تاریخ معجم و جوهری وتنبیه الغافلین وهمچنین کتاب های دیگری از ادبیات وهمزمان دوره راهنمائی را گذراندم در اوائل سال 1350 جهت ورود به مدرسه علمیه امامیه گروس همراه پدر به شهرستان بیجار در استان کردستان عزیمت و در ان مدرسه که تحت برنامه خاصی پذیرش میکرد وارد شدم حضور استادانی از حوزه علمیه قم در ان شهر رونق خاصی به مدرسه امامیه داده بود به طوریکه خروجی این مدرسه همزمان با وقوع انقلاب اسلامی روحانیونی فاضل وکار امد بود که هم اکنون نیز تعدادی از انان در خدمات علمی فرهنگی مشغول میباشند اما بنده در سال 1356 با شنیدن اوازه مرحوم آخوند ملا علی همدانی وحضور تعدادی از همشهریان در همدان به حوزه علمیه مرحوم آخوند وارد وبا شرکت در امتحانات لمعتین رسما در حوزه همدان مشغول به ادامه تحصیل شدم که یک سالی از حضور ما در همدان نگذشته بود که با رحلت مرحوم اخوند انقلاب مردم همدان نیز به اوج خود رسید وانقلاب به پیروزی رسید